Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6483 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
nicht gewertet U ارزیابی نشده
nicht überprüft <adj.> U ارزیابی نشده
nicht verifiziert <adj.> U ارزیابی نشده
ungeprüft <adj.> U ارزیابی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nicht eingeschätzt U درجه بندی نشده [ارزیابی نشده]
Other Matches
Einschätzung {f} U ارزیابی
Begutachtung {f} U ارزیابی
Schätzung {f} U ارزیابی
Auswertung {f} U ارزیابی
Ermessen {n} U ارزیابی
Annahme {f} U ارزیابی
Abschätzung {f} U ارزیابی
Badehose U ارزیابی
Bewertung {f} U ارزیابی
schätzen U ارزیابی کردن
untersuchen U ارزیابی کردن
auswerten U ارزیابی کردن
Arbeitsbewertung {f} U ارزیابی کار
analysieren U ارزیابی کردن
einschätzen U سنجیدن [ارزیابی کردن]
taxieren U سنجیدن [ارزیابی کردن]
feststellen U سنجیدن [ارزیابی کردن]
erheben U سنجیدن [ارزیابی کردن]
etwas abschätzen U سنجیدن [ارزیابی کردن] چیزی
bewerten U سنجیدن [ارزیابی کردن] [تشخیص دادن ]
einschätzen U سنجیدن [ارزیابی کردن] [تشخیص دادن ]
beurteilen U سنجیدن [ارزیابی کردن] [تشخیص دادن ]
nicht verifiziert <adj.> U کنترل نشده
nicht verifiziert <adj.> U بررسی نشده
nicht verifiziert <adj.> U تایید نشده
nicht verifiziert <adj.> U آزمایش نشده
nicht überprüft <adj.> U ممیزی نشده
nicht überprüft <adj.> U امتحان نشده
nicht verifiziert <adj.> U تست نشده
ungeprüft <adj.> U بازرسی نشده
ungeprüft <adj.> U امتحان نشده
ungeprüft <adj.> U ممیزی نشده
ungebrochen <adj.> U نقض نشده
ungebrochen <adj.> U رام نشده
ungebeugt <adj.> U سرکوب نشده
ungebrochen <adj.> U سرکوب نشده
ungeprüft <adj.> U تست نشده
nicht verifiziert <adj.> U بازرسی نشده
nicht verifiziert <adj.> U امتحان نشده
nicht verifiziert <adj.> U ممیزی نشده
nicht ausgegeben <adj.> U توزیع نشده
nicht ausgegeben <adj.> U منتشر نشده
ungeprüft <adj.> U آزمایش نشده
ungeprüft <adj.> U کنترل نشده
ungeprüft <adj.> U تایید نشده
ungeprüft <adj.> U بررسی نشده
nicht überprüft <adj.> U تایید نشده
nicht angemeldet <adj.> U ثبت نشده
Unbeirrt <adj.> U منصرف نشده
nicht überprüft <adj.> U آزمایش نشده
nicht überprüft <adj.> U کنترل نشده
nicht abgesagt U فسخ نشده
nicht überprüft <adj.> U تست نشده
nicht überprüft <adj.> U بازرسی نشده
nicht überprüft <adj.> U بررسی نشده
nicht gezündet <adj.> U روشن نشده [به آتش نزده]
nicht angezapft <adj.> U متصل نشده [در وسط مدار]
verschwunden <adj.> U ناپدید شده [پیدا نشده ]
Druckfahne {f} U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
eine beachtliche Dunkelziffer von Verbrechen U تعداد قابل توجهی از جنایت های کشف نشده
Selbstanzeige {f} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Dunkelziffer {f} U تعداد برآورد شده از موارد ناشناخته [ثبت نشده]
Nacherklärung {f} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
einstufen U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
bewerten U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
gewichten U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
bemessen U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
vermessen U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
werten U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
einschätzen U درجه بندی کردن [ارزیابی کردن]
Selbstanzeige erstatten U تسلیم کردن افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
eine Nacherklärung einreichen U تسلیم کردن افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Steuerrecht {n} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده [قانون] [اصطلاح رسمی]
einschätzen U ارزیابی کردن [سنجیدن] [مالیات بستن] [به خراج گذاردن بر ] [تعیین کردن ] [بستن ]
erheben U ارزیابی کردن [سنجیدن] [مالیات بستن] [به خراج گذاردن بر ] [تعیین کردن ] [بستن ]
feststellen U ارزیابی کردن [سنجیدن] [مالیات بستن] [به خراج گذاردن بر ] [تعیین کردن ] [بستن ]
taxieren U ارزیابی کردن [سنجیدن] [مالیات بستن] [به خراج گذاردن بر ] [تعیین کردن ] [بستن ]
Da kommt noch mehr. <idiom> U هنوز تمام نشده است. [هنوز ادامه دارد]
Da kommt noch etwas. <idiom> U هنوز تمام نشده است. [هنوز ادامه دارد]
Das ist noch nicht alles. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
etwas [Akkusativ] abschätzen U چیزی را ارزیابی کردن [سنجیدن] [مالیات بستن بر چیزی] [به خراج گذاردن بر چیزی ] [تعیین کردن چیزی] [چیزی را بستن ]
Recent search history Forum search
0چرا اینجا چیزی نوشته نشده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com